نویسنده: فرانسواز شوای
برگردان: محسن حبیبی



 

استانیسلاس گوستاوویچ استروملین Stanislas Gustavovitch Stroumline (1974-1877) به عنوان اقتصاددان و متخصص آمار و برنامه‌ریزی، مشاغل اداری بارزی داشته است، (او در فاصله سالهای 1937-1921 و 1951-1943 معاون گوس‌پلان (1) و مدیر مرکز آمار بود). از سال 1931، عضو آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوری سوسیالیستی بوده و متخصص اقتصادی حکومت می‌گردد. این نظریه مشهور اوست که به وسیله استالین مرسوم می‌گردد: «نقش‌ ما تحقیق در اقتصاد نیست بلکه دگرگونی آن است. ما به هیچ قانونی وابسته نیستیم. این قلعه‌ای نیست که بلشویک‌ها نتوانند آن را فتح کنند. مسأله حرکت‌های منظم وابسته به تصمیم موجودات انسانی است.»
پس از استالین زدایی، پیش طرح‌های او برای اقتصاد سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی (1959) پژواکی بزرگ می‌یابد. او در توصیف این اقتصاد از دستکاری در آمارهای شوروی خودداری نمی‌کرد، آمارهایی که به کمک آنها در آهنگ رشد تولید ناخالص در ارتباط با رشد واقعی درآمد ملّی عمداً اغراق شده است...»
مقاله «نووی میر» (2) که در اینجا خلاصه‌ای از آن مطرح می‌شود، موضعی پیشگام را عرضه نمی‌دارد. مقاله دید نویسنده‌ای را بیان می‌کند که موقعیت او در حکومت از توجهی خاص برخوردار است. یاد‌آوری خواهد شد که «کمون» (3) استروملین با مجموعه مسکونی لوکوربوزیه قابل مقایسه است. (4)

یک شهر کمونیست

در برابر مرحله جدید توسعه خویش - مرحله شکوفایی کمونیزم - پیش‌بینی و سازماندهی دقیق و جزء به جزء یک شبکه مشترک حاوی کار و مسکن یک ضرورت بسیار فوری، گشته است.

کمون نمونه

در چه حالتی حلقه اولیه این شبکه «کمون‌ها» رخساره می‌نماید، کمون - اولیه - نمونه؟ (5) چگونه این «کمون» می‌تواند هدف خویش را تحقق بخشد؟ هدفی که عبارت است از جمعی کردن زندگی کارگران و همچنین آزادی کامل زن از مسئولیت‌های نامطبوع خانه‌داری که او هنوز در هر کانون خانوادگی منفرد بر عهده دارد.
شرایط مختلف در هر بار راه حل‌های مختلفی را به همراه می‌آورد. می‌توان این «کمون»‌ها را به شکل «خانه‌های بزرگ» عرضه کرد که هم اکنون به گونه آسایشگاه‌ها یا مهمانخانه‌ها سازماندهی شده‌اند؛ در این «کمون‌ها»، سازماندهی جمعی نه فقط غذاها، بلکه مجموعه خدمات ضروری خانواده‌هایی را تأمین می‌کند که در آنجا می‌زیند. با چنین هدفی، این امکان وجود دارد که ترکیبی به دست داده شود که در آن، بناها یا کاخ‌های جمعی در همجواری کارخانه‌هایی قرار گیرند که «ساکنان» کمون‌ها در آنجا کار می‌کنند. طبیعتاً نیازهای هر یک از این «کمون‌ها» می‌باید به وسیله یک مجموعه خدمات جمعی یا کمون‌های کار جمعی برآورده شوند، [خدماتی نظیر]: مراکز آموزشی، درمانی، غذایی و غیره. در شهرهای بزرگ، مجموعه این مجموعه‌های اشتراکی، «شبکه‌های ریزی» (6) را شکل می‌بخشند: ساکنان این توانایی را خواهند داشت که همه‌ی نیازهای حیاتی و فرهنگی روزانه خویش را حتی در مکان‌های کار یا مسکونی خود مرتفع کنند.

گذرهای سرپوشیده بین مجموعه‌ها

پیش از این و با پیش‌بینی آینده، معماران ما طرح‌های چنین بناهایی را فراهم آورده‌اند. آنان بدقّت توزیع قابل قبول بناهای مسکونی، بناهای پیش - آموزشی و آموزشی، حیاط‌های داخلی و میادین این «شبکه‌های ریز» [خدماتی] را بررسی کرده‌اند، به گونه‌ای که جمعیّت کاملاً از خطر آمد و شد ماشینی شهر، در امان باشند. در این گونه مجموعه‌ها، بناهای متفاوت به وسیله گذرهای سرپوشیده به یکدیگر مربوط شده و به کودکان اجازه می‌دهند تا از خانه به کودکستان و به مدرسه یا بالعکس با کمترین خطر و در هر شرایط آب و هوایی تردد نمایند.
بی‌تردید در شهرهای کوچک و یا مجموعه‌های زیستی کوچکتر، مجموعه‌هایی چنین پیچیده لزومی ندارد. ولی پراکنش خانه‌های کوچک روستایی یا مجموعه خانه‌های فردی به هیچ وجه با کمون‌های کشاورزی آینده تطابق نخواهند داشت، در آینده‌ای که این کمون‌ها باید به کارخانه‌های بزرگ غلات و گوشت تبدیل شوند و عملیات اولیه تغییر تولید‌شان را با تولیدات صنایع غذایی یا قندی و یا کنسروسازی آغاز کنند. کلخوزهای کنونی در حال اهمیت یافتن و دگرگون کردن خویش به گونه‌ای شهری‌اند.

کاخ - کمونها

آیا کاخ - کمون‌ها، ابعادی بزرگ خواهند داشت؟ بعضی از اقتصاددانان به آنها ظرفیتی بزرگ می‌بخشند، یعنی برای مجموعه تا 10000 ساکن در نظر می‌گیرند؟ شاید، این چنین بناهایی برای مجموعه‌های تولیدی بسیار مهم کشور ضروری باشند؟ ولی متوسط کنونی کارخانه‌های شوروی از 1000 کارگر تجاوز نمی‌کند. در حالی که «خودکار شدن» وسایل تولید بی‌وقفه رشد می‌یابد، رشد نیروی کار ضروری به نظر نمی‌رسد. در آن شرایط، «کمون - نمونه» با در نظر گرفتن کودکان، پیران و افراد از کار افتاده، بیش از 2000 تا 2500 نفر را شامل نخواهد شد. بنابراین شهرهای کوچک حدود 30000 نفر، بیش از 15 کمون را دربرنخواهند گرفت. با پیش‌بینی ساختمان‌های مسکونی 3تا 4 طبقه با گنجایش حدود 25000 متر مکعب، می‌توان به هر شهر زمینی حدود 7500 هکتار را اختصاص داد.

تمرکز

شهر کامل، با احتساب کارخانه‌های تولیدی، تأسیسات جمعی، نیروگاه‌های برق، مرکز تلفن، مرکز طبخ، کارخانه تولید نان، مرکز رادیو، کتابخانه، یک انستیتو برای 3000 دانشجو، پانزده مدرسه شبانه روزی برای 6000 دانش‌آموز، یک بیمارستان، یک فروشگاه بزرگ، یک تماشاخانه، یک باشگاه (تفریحی)، یک استادیوم ورزشی، فضایی حدود 300 هکتار را اشغال می‌کند که نیمی از آن به فضای سبز اختصاص دارد. در چنین شهری، که حداکثر در 3 کیلومتر مربع گسترده شده است، فاصله دورترین نقطه تا مرکز درنهایت 10 دقیقه خواهد بود. این بدان معناست که در اینجا نیازی به مترو و تراموا نیست و برای صعود به «استراتوسفر» (7) نیازی به آسانسور نمی‌باشد، همان گونه که در آسمانخراش‌های امریکایی [دیده می‌شود]. همه چیز بسیار ساده و بسیار قابل دسترسی خواهد بود.

خدمات کاخ

در هر کاخ - کمون با سطح مسکونی حداکثر 45000 مترمربع، می‌توان در طبقه زیرین، نیمه زیرزمین، همه خدمات مصرفی را مستقر ساخت، دفتر امور اجتماعی، مرکز بهداشتی، دفتر پست، آرایشگاه، رختشویخانه؛ طبقات دیگر به مسکن ساکنان کمون اختصاص دارد. به عنوان مثال، طبقه اول می‌تواند در یک جبهه، همه‌ی آپارتمان‌های کودکان را شامل شود و در جبهه دیگر پیران و افراد مراقبت کننده از آنان را، طبقه دوم آپارتمان‌های دو و سه اطاقه برای خانواده‌ها را در بر می‌گیرد و سومین طبقه اطاق‌های منفرد برای کارگران جوان، دانشجویان و همه‌ی اقشار مجرد را شامل می‌شود.
محاسبات کنونی نشان می‌دهد که در بیست سال آینده این امکان به وجود خواهد آمد که به هر فردی بین 16 تا 18 متر مربع سطح مسکونی تخصیص داده شود، بی‌آنکه سطوح اشغال شده به وسیله غذاخوری‌ها، قرائت‌خانه‌ها و دیگر نهادهای جمعی (بازی کودکان، سرسراهای موسیقی و رقص با دیگر فعالیت‌های هنری و ورزشی) در آن محاسبه شده باشد. با این هدف برای هر طبقه مسکونی سطحی معادل 800 نا 1000 مترمربع پیش‌بینی می‌شود.
می‌توان تصوّر کرد که کاخ - کمون به مجموعه‌ای از بخش‌ها و اندام‌های ساختمانی تقسیم خواهد شد که به وسیله رواق‌های سرپوشیده و محصور شده به وسیله باغ‌های داخلی، یک ورزشگاه کوچک یک استخر و یک زمین‌بازی روی یخ، با یکدیگر مرتبط‌اند و برای ایجاد چنین مجموعه‌ای، در کل 8 هکتار [زمین] کافی است.
خوشبختانه امروزه، کسی به کمون‌های آتی به شکل کانون‌های جمعی ماتمزده با آشپزخانه‌های اشتراکی متناسب و تخریب شده به وسیله نفاقی دائمی، نمی‌نگرد. کمون باید به شادمانی‌های ضروری یک اجتماع دوستانه مجهز گردد.

عملکرد «تنهایی»

کارگر به استراحت و آرامش مصون از دخالت بیگانه، چه در کانون خانوادگی‌اش و حتّی در جدایی، نیاز دارد. زمانی که انسان عمیقانه به چیزی فکر می‌کند، یا مجذوب اجرای یک کار خلاق جالب شده باشد، چه خوب است تنها باشد، بی‌آنکه نگران باشد که چیزی مزاحم او خواهد شد. برای زوجی که یکدیگر را دوست دارند، گهگاه خوشایند است که یکدیگر را در یک «تنهایی دو نفره» ساکت فراموش کنند، (8) وقتی که تنها و تنها با محبوب دل خویش می‌مانیم، همان‌گونه که مصطلح است، راه کوتاه است و استراحت کامل. آری، این چنین است که هر کارگر آرزو دارد که اتاقی خاص خود داشته باشد - در هر خانواده‌ای یک آپارتمان، کوچک شاید، ولی جداگانه.
با این حال، مدتی طولانی از دیگران جدا ماندن نیز بسرعت بر روح سنگینی می‌کند؛ انسان‌ها اصولاً موجوداتی اجتماعی‌اند. یک انسان سالم، خوب استراحت کرده، سرشار از نیرویی تازه، خودجویای برقراری ارتباط با همتاهای خویش بر مبنای احساسات و منافع مشترک است. به کمک مکان‌های فردی و جمعی خویش، قصر جمعی، در هر لحظه، نه تنها تنهایی ضروری را فراهم می‌آورد بلکه امکانات بسیار وسیع ارتباط آزاد و فعّال بین همه‌ی اعضایش را نیز تضمین می‌کند.

مکان‌های جمعی

ارتباط روزانه بین افراد در ساعت فراغت، اکنون در حدود صد مکان جمعی تحقق یافته است. این یا آن عضو اجتماع می‌تواند غذای مورد علاقه خویش را در خانه خودش، در آپارتمان خودش دریافت دارد، یا اینکه اگر بخواهد می‌تواند خودش آن را بنا به سلیقه‌اش در روی اجاق خود تدارک ببیند. ولی این نیز قطعی است که اکثریت کثیری از ساکنان نخواهند که برای این مسأله وقت با ارزشی را تلف نمایند و ترجیح می‌دهند که دوستان خود را ببینند و در یک مصاحبه کاملاً آزاد در اطراف یک سفره به صحبت بنشینند. دیدارهایی که در مکان‌های کاخ کمون برای فعالیت‌های جمعی متفاوت (علمی، ادب، موسیقی، ورزش و هر نوع دیگری) پیش‌بینی شده است، امکانات بسیار وسیعی برای آشنایی‌های دوستان را فراهم خواهند آورد.
اگر در نظر گیریم که همه‌ی ساکنان بزرگسال «کاخ جمعی» قبلاً همبستگی پایه‌ای را در مکان کارشان تجربه کرده‌اند، براحتی دیده می‌شود چه ارتباطات متفاوتی می‌تواند مجموعه‌های مسکونی و کار را به هم پیوند دهد، و آنها را به یک جامعه واقعی اقتصادی و اجتماعی تبدیل کند.
با تنوع گرایش‌ها و مهارت‌های فردی هرکس چنین «کمونی» خود را چون سازمانی اقتصادی و اجتماعی یکپارچه معرفی خواهد کرد، سازمانی که قادر به پشتیبانی اعضایش بوده و می‌تواند بین آنان یک احساس همبستگی واقعی را در همه‌ی فرصت‌ها ایجاد کند، فرصت‌هایی که در آن منافع جامعه طلب خواهند شد. در این چنین کمونی بهترین تضمین برای رشد اصول همکاری و بنیان‌های ذهنی یافت خواهد شد، اصول و بنیان‌هایی که بر مبنای آنها جامعه‌ی کمونیستی خود را بنا خواهد کرد. کمون‌ها عنصر پایه‌ای این ساختمان هستند.
ولی یک سؤال به طور طبیعی به ذهن می‌رسد: آیا اندیشیدن درباره‌ی این کمون‌ها و بازسازی وسیع وضع موجود بر مبنای این اصول جدید زود نیست؟

کمون‌های - نمونه و اقتصاد برنامه‌ریزی شده

یک کمون مطلوب، بی‌هیچ حشو و زوائدی، برای 2000 تا 2500 نفر، بر مبنای قیمت‌های کنونی [قیمت‌های زمان استروملین. م.] یک سرمایه‌گذاری 500 میلیون روبلی را طلب می‌کند. و برای [جایدهی] تمامی مردم اتحاد جماهیر شوروی [در کمون‌ها] می‌باید 5 تریلیون روبل خرج کرد. حتی در 15 سال آتی، [که] 5 برابر از زمان کنونی ثروتمندتر خواهیم بود. و برای مدّتی مدید [از نظر اقتصادی] ایالات متحده امریکا را پشت سر گذاشته باشیم، هنوز می‌باید ده یا پانزده سال برای اجرای چنین برنامه‌ی ساخت و سازی وقت گذاشت. بنابراین مسأله [موضوعی] آنی نیست.
ولی در یک اقتصاد برنامه‌ریزی شده، لازم است که مسائل حدود ده سالی جلوتر بررسی شوند؛ و هر گاه در آینده بی‌هیچ دغدغه خاطری از نیازهای شیوه زندگی اشتراکی، تعداد بسیار بنا برپا کنیم، برای عدم پیش‌بینی مسائل آتی، می‌باید تاوانی سنگین پرداخت. ما خانه‌هایی - و نه سر پناه - را می‌سازیم که می‌باید زمانی طولانی‌تر برپا باشند.
می‌توان گفت که هنوز برای دخولی سهمگین به اشکال زندگی اشتراکی آماده نیستیم؛ این حقیقتی است؛ ولی امکانات انجام تجربیات منفرد در این جهت امروزه فراهم است.
در پیشگامی جنبش اشتراکی، و تنها در شهرها، می‌توان حدود 2000 لشگر، گروه و یا بخش کار اشتراکی را برشمرد که بیش از 5000000 کارگر، افزارمند و مهندس را در خود جمع می‌کند. کسانی که نه فقط برای کار کردن حاضر هستند، بلکه آماده‌اند که به گونه‌ای اشتراکی زندگی کنند.

شهر - الگوها

به گونه‌ای تجربی، می‌توان - جایی در کناره «آنگار» (9) یا «ای انه سه‌ای» (10) - شرایط کار و زیست اشتراکی را ایجاد کرد، اولین شهر - الگوها برپا خواهند شد و اوّلین بناهای اشتراکی نمونه آن، این نسل جوان کارگر را به سوی خود جلب خواهد کرد، نسلی که امروزه در تب زندگی اشتراکی می‌سوزد.
بی‌تردید در هیچ موردی، هیچ کس به اجبار وارد این کمون‌ها نخواهد شد. کمون همیشه اجتماعی از دوستانی خواهد بود که آرمان‌هایی مشترک دارند و آماده‌اند تا به همکاری و حفاظت متقابل پردازند. همه‌ی فردگرایان (فطری یا فرهنگی)، مردم گریزان خشمگین و هرج و مرج طلبان می‌توانند - در صورت میل خود - و به عنوان بهره‌برداری فردی در خارج از کمون باقی مانند. امّا مزایای زندگی جمعی - که بی‌وقفه و همیشه به نفع کمونیزم همه‌گیر به خود گسترش خواهد بخشید. - آن قدر بزرگ هستند که، حتی در بین تروشرویان، هر روز بیش از پیش کمتر کسانی پیدا می‌شوند که این مزایا را رد کنند. (11)

پی‌نوشت‌ها:

1. Gosplan.
2. Novi Mir.
3. Commune.
4. این مجموعه در سال‌های 1920 در طرح‌های معماران شوروی [سابق] «اُل» (ol) و گینزبرگ (Guinsburg) نیز به چشم می‌خورده است.
5. در تمامی این متن لغت «کمون» با صفت بیوتووایا (bytovaia) یا زندگی همراه است که مربوط به پژواک سیاسی این صفت است که در روسیه وجود دارد.
6. Micro rayons.
7. بخش میانی جَو زمین (م.).
8. فعل به معنای «نفس کشیدن» نیز می‌باشد. انتخابی وجود دارد بین دو تعبیر آرمانی [از مسأله] یا یک «ناب‌گرایی» گذرا (یادداشت مترجم فرانسوی).
9. Angar.
10. lénisséi.
11. زندگی کارگری و کمونیزم La via ouvrière et le Communisme مقاله منتشره در «نوی میر» (Novi Mir)، 1960 ، شماره 7 قسمت سوم (ص. 211 تا 214، ترجمه ژان- ژاک ماری).

منبع مقاله :
شوای؛ فرانسواز، (1392)، شهرسازی تخیلات و واقعیات، برگردان: سید محسن حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم